سفارش تبلیغ
صبا ویژن

امام حسین‏علیه‏السلام شاید در برابر کسانی ایستاده بود که به هیچ چیز پایبند نبودند جز از جنس گندم ری.

راستی امام‏علیه‏السلام که دنیاطلبی و دوری آن‏ها از روش زندگی پیامبر را می‏دید، چگونه با آنان رفتار می‏کرد؟

امام حسین‏علیه‏السلام سوار بر اسب، به گونه‏ای که همه لشکر به جنگ ایستاده با او بشنوند این‏گونه سخن گفت:
اى مردم! سخن مرا بشنوید و در جنگ شتاب مکنید تا شما را به چیزى که اداى آن بر من فریضه است و حق شما بر من است موعظه کنم و حقیقت امر را با شما در میان بگذارم، اگر انصاف دادید، سعادتمند خواهید شد و اگر نپذیرفته و از مسیر عدل و انصاف کناره ‏گرفتید، تصمیم خود را عملى سازید و با ما بجنگید، خداى بزرگ ولى و صاحب اختیار من است، همان خدایى که قرآن را نازل فرمود و اختیار نیکوکاران به دست اوست.
حیاة الامام الحسین جلد 3 صفحه 184

امام حسین‏علیه‏السلام بدون استفاده از کلمات تند و پرخاش‏گرانه آن‏چنان با لشکر یزید محاجه می‏کنند که گویی آن‏ها برای نصیحت شدن به صحرای جنگ آمده‏اند.
در ادامه، فرزند رسول خدا
که سلام و صلوات خدا بر او باد، پیمان‏شکنی و نامردمی لشکر یزید را به رخ‏شان کشیده و سعی کرده است به آن‏ها بفهماند که هیچ بهانه‏ای برای جنگ با کسی که جانشین پیامبرصلی‏الله‏علیه‏وآله است ندارند.

و در پایان...
آرى به خدا سوگند بیوفایى و پیمان شکنى، عادت شماست، ریشه شما با مکر و بیوفایى درهم آمیخته است، شاخه‏هاى شما بر آن پروریده است. شما خبیث‏ترین میوه‏اید، گلوگیر در کام باغبان خود و گورا در کام غاصبان و راهزنان، لعنت خدا بر پیمان شکنانى که میثاق‌هاى محکم شده را شکستند، خدا را کفیل خود قرار داده بودید، و به خدا سوگند که آن پیمان شکنان شمائید! اینک این دعى ابن دعى (عبیدالله بن زیاد) مرا در میان دو چیز مخیر کرده است: یا شمشیر کشیدن و یا خوار شدن! و هیهات که ما به ذلت تن نخواهیم داد. تحف العقول 4/174/ الاحتجاج 2/99/ متقل الحسین خوارزمى /2/6

نکته‏ای که نمی‏توان به راحتی آن را فهمید این است که امام‏علیه‏السلام حتی در آخرین سخنانش از موضع راهنمایی و ارشاد کناره نمی‏گیرد...

تکیه‏گاه کسی که در صحرایی سوزان در برابر لشکری بی‏تقوا و جاهل ایستاده است کیست...
بار خدایا! باران آسمان را از اینان دریغ کن، و بر ایشان تنگى و قحطى پدید آور، و آن غلام ثقفى را بر ایشان بگمار تا جام زهر به ایشان بچشاند، و انتقام من و اصحاب و اهل‌بیت و شیعیان مرا از اینان بگیرد، که اینان ما را تکذیب کردند و بى یاور گذاشتند، و تو پروردگار مائى، به سوى تو رو آوردیم و بر تو توکل نمودیم و باز گشت ما به سوى توست. بحارالانوار جلد45حدیث9

خدایا! برای ما این‏چنین مخواه که این‏گونه سخنان هم در قلب‏مان هیچ اثری نکند...


نوشته شده در  یکشنبه 85/11/8ساعت  8:13 عصر  توسط  
  نظرات دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
بازار مؤمن است یا مستکبر؟
دِ زود باش
بهانه‏ای به نام «دعوت»
[عناوین آرشیوشده]